آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت صد و چهارم
زمان ارسال : ۲۴۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
ساعت دو ظهر بود که تهران رسیدیم. پدرم از پذیرش در مورد طناز پرسید و گفتند در بخش مراقبتهای ویژه بستری است. ته دلم خالی شد و به پدرم نگاه کردم. رنگ پدرم هم پریده بود. با عجله سوار آسانسور شدیم و بالا رفتیم. همین که پیاده شدیم، چشممان به ندا پشت در اتا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00نداچی شد🙏💞⚘